بختک در افسانهها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. یک موجود نامریی که شب هنگام بر بدن انسان چیره میشود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل میکند، در این حالت انسان فقط نظارهگر ناتوانی خود است. این حالت اختناق و سنگینی که گاهی در خواب به انسان دست میدهد، با رویای وحشتناک توام با احساس خفقان و سنگینی بدن همراه است که انسان را از خواب میپراند.
در هنگام رخ داد این پدیده ترسی بدون دلیل وجود انسان را دربرمیگیرد و انسان توان کوچکترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد. در برخی باورهای قدیمی معتقدند که این موجود روی سینه افراد مینشیند و تمام وجود آنها را فلج میکند. شاید ترس انسان گرفتار از این موجود نیز بدلیل این است که حضور آنرا بر روی خود احساس میکند ولی نمیتواند آنرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که این موجود در درون انسان رخنه میکند و بدن را در اختیار میگیرد.
در 16 ژانویه 1998 ، برایان بتل روزنامه نگار آمریکایی در حالی در ماشین خود در پارکینگ یک مجتمع نشسته بود، دو کودک بین 9 تا 12 ساله به سمت ماشین او آمدند و به پنجره ماشین او با انگشت ضربه زدند. یکی از بچه ها گفت که برای نمایش تئاتر اومدن اینجا ولی پولشون رو توی خونه جا گذاشتن. اون ها از برایان خواستند تا اون ها رو به خونه برسونه.
برایان گفت : " ترس همه وجودم رو فراگرفته بود ، احساس میکردم یک نیروی شیطانی اطرافم پرسه میزنه ، هر چی بیشتر می ترسیدم بچه ها بیشتر اصرار می کردن که اجازه بدم سوار ماشین بشن اون ها میگفتن ما فقط دو تا بچه ایم ببین هیچ سلاحی نداریم به ما کمک کن. میخواستم در رو باز کنم که یک هو به چشم های یکیشون خیره شدم. چشم هاش کاملا مشکی بود. کل حدقه چشمش. هیچ سفیدی توشون وجود نداشت. نمی دونستم باید چیکار کنم. سعی کردم خونسردیم رو حفظ کنم. شروع کردم به بهونه اوردن که نمیتونم و یک هو پام رو گذاشتم رو پدال گاز و در رفتم. وقتی آینه رو نگاه کردم هیچ اثری از اون دو بچه نبود. انگار توی یک چشم به زدن غیب شده باشن.
واقعا خیلی ترسناک بود. خدای من " ... دیدن شدن کودکان چشم مشکی را در طی 15 سال گذشته افراد مختلفی گزارش کرده اند. در شب های آتی اتفاقات بیشتری را از این کودکان مطرح خواهیم کرد.
در شهر سینت لوئیس، زنی قرارداد اجارهای برای یک خانه امضا کرد. مدت کوتاهی پس از ساکن شدن در خانه، وی در حال تماشای یک مستند در مورد یک قاتل زنجیرهای در تلویزیون بود.
زمانی که وی این مستند را تماشا میکرد، متوجه شد خانهای که اجاره کرده، در واقع همان خانهای است که توسط قاتل زنجیرهای مذکور در مستند استفاده شده است. حتی میز ناهارخوری همانی بود که قاتل زنجیرهای، موری تراویس، برای شکنجه قربانیان خود استفاده کرده است. تراویس برخی از جنایات خود را فیلمبرداری کرده بود.
وی پس از اتفاق، با کمک مسئولان شهر موفق شد قرارداد اجاره خانه را فسخ کند. ظاهراً صاحبخانه کسی نبود جز مادر قاتل زنجیرهای!
در یکی از اکتشافات در جلسات سال ۱۹۷۵ کمیته کلیسا، مشخص شد که سازمان سیا یک سلاح مخفی دارد که به منظور قتل ناگهانی و بی صدا از آن استفاده میکند. این سلاح یک دارت سمی کوچک بود که میتوانست در لباس نفوذ کند و تنها یک نقطه قرمز رنگ کوچک روی پوست فرد ایجاد میکرد. افرادی که مورد هدف این دارت قرار میگرفتند، چیزی احساسی نمیکردند یا شاید در ابتدا احساس نیش پشه به آنها دست میداد. این سم کشنده، پس از ورود به بدن به سرعت وارد جریان خون شده و منجر به حمله قلبی میشد. سم مورد استفاده به سرعت از بین میرفت و شناسایی آن در کالبد شکافی نیز غیر ممکن بود و هیچ علتی جز یک حمله قلبی طبیعی مشاهده نمیشد.